معنی از رودهای حوضه خلیج‌فارس

حل جدول

از رودهای حوضه خلیج‌فارس

هندیجان

کرخه


از رودهای حوضه خلیج فارس

هندیجان

کرخه

هندیجان، جراحی، دالکی، کرخه، اروندرود، کارون

دالکی

جراحی


از رودهای حوضه دریای خزر

تجن، سفید رود، هراز

تجن، سفیدرود، هراز

تجن


جزیره ایرانی خلیج‌فارس

سیری

لغت نامه دهخدا

حوضه

حوضه. [ح َ ض َ] (ع اِ) عماری فیل وجز آن که بصورت حوض بسازند. (آنندراج):
نشیننده ٔ حوضه ٔآبگیر
پلی کز حجابی ندارد گزیر.
نظامی (از آنندراج).
حوضه ای ساخته ز سنگ رخام
حوض کوثر بدو نوشته غلام.
نظامی.
چو زد کوزه بر حوضه ٔ سنگ بست
سفالین بد آن کوزه حالی شکست.
نظامی.

فرهنگ معین

حوضه

ناحیه یا منطقه ای که آب های آن به یک جا می ریزد، ناحیه ای که از آب یک رودخانه مشروب می شود. [خوانش: (حُ ض یا ضَ) (اِ.) [ع.]]

فرهنگ عمید

حوضه

زمین‌هایی که در انتهای رود قرار دارد و از آب آن مشروب می‌شود،

فرهنگ فارسی هوشیار

حوضه

(اسم) عماری فیل که بصورت حوض سازند، اراضیی که توسط رودی یا شعب رودی مشروب شود. توضیح این کلمه در قاموسهای معتبر عربی نیامده ولی در ((دزی)) مذکور است. (این کلمه در قاموس های معتبر عربی نیامده) کجاوه ی پیل، آبخورد به زمین هایی گفته می شود که از رودی بزرگ آب خورند

معادل ابجد

از رودهای حوضه خلیج‌فارس

2037

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری